نویسنده: حامد بیدی، موسس کمپین من طراحم
از سال ۹۴ که کمپین #من_طراحم شکل گرفت و به لطف حمایت اعضای آن فعالیتهای فرهنگی آن پیش رفت، طراحان گرافیک زیادی با این تصور که کمپین قرار است جایگزینی برای انجمن صنفی طراحان گرافیک مطرح شود، مطالبات صنفی خود را در قالب کمپین مطرح میکردند. اما از همان ابتدا من به دو دلیل فعالیتهای کمپین را کاملا متفاوت از فعالیت انجمنهای صنفی میدیدم. دلیل اول آن بود که کمپین #من_طراحم به لطف حضور گسترده طراحان در همه زمینهها، جنبشی فراصنفی بود و اگرچه طراحان گرافیک بیش از نیمی از اعضای آن را شکل میدادند، اما امضای اعضای زیادی از میان معماران، طراحان صنعتی، طراحان وب، طراحان لباس و… نیز پای طومار آن خورده بود و فعالیتها را پیش میبرد. دلیل دوم هم محوریت فرهنگی فعالیتهای کمپین بود. به این معنا که کمپین هدفگذاری خود را تلاش برای ارتقای جایگاه شغلی طراحان با راهکارهای فرهنگی تعیین کردهبود. حال آنکه از انجمنهای صنفی همانطور که از نامشان برمیآید، توقع میرود در کلیه امورات صنفی از جمله قانونگذاریها، تعرفهگذاری، پیگیریهای حقوقی و… نیز کاملا فعال باشند.
با این وجود یکی از بحثهای همیشگی در رویدادهای کمپین، چه همایشهای چندصدنفره و چه جلسات چندده نفره، زیر سوال بودن فعالیتها، با بهتر بگویم، عدم فعالیت چشمگیر انجمن صنفی طراحان گرافیک بود. این نقدها در دومین همایش کمپین در برج میلاد و سومین همایش در مرکز همایشهای صدا و سیما نیز مطرح میشد. نقدهای بسیار تند و تیزی که هر چند بسیاری از آنها درست بود، اما به عقیده من علت آنها بیش از همه به خود جامعه طراحان گرافیک بر میگشت. این موضوع به عقیده من ریشه بسیاری از مشکلات جامعه امروز ماست: انفعال و عدم مشارکت در نهادهای مدنی.
سرتان را درد نیاورم. حالا به زودی انتخابات دوره جدید انجمن صنفی طراحان گرافیک برگزار میشود. انتخاباتی که شاید بسیاری از طراحان گرافیک ایران از آن بیخبرند. انتخابات انجمنی که بسیاری از طراحان گرافیک آن حتی عضو رسمی آن نیستند. احتمالا میتوانید حدس بزنید چه میخواهم بگویم. نتیجه چنین انتخاباتی طبعا نمیتواند نمایندگی شایستهای از جامعه طراحان گرافیک ایران داشته باشد، مگر آنکه با مشارکت و همراهی هدفمند بدنه این جامعه باشد. اگر معتقد هستیم که انجمن طراحان گرافیک منفعل است، اگر معتقد هستیم تعرفهگذاریها منطقی نیست، اگر فکر میکنیم درک اعضای انجمن از طراحی گرافیک به اندازه کافی به روز نشده است، اگر فکر میکنیم اعضای فعلی آن هر چند از اساتید پیشکسوت و ارزشمند گرافیک هستند، اما احتمالا انقدر مشغله دارند که به فعالیتهای انجمن پر و بال نمیدهند، حالا وقتش است که در انتخابات صنفی این نهاد مدنی شرکت کنیم و موثر باشیم و شرایط را تغییر دهیم.
به عنوان کسی که طی سالهای گذشته گوش شنوای خوبی برای شکایتها و گلایهها و غرولندها و مطالبات طراحان بوده است، این دو معیار را برای انتخاب اعضای جدید انجمن صنفی طراحان گرافیک پیشنهاد میکنم:
۱. انتخاب جوانترها: جوانگرایی یکی از شعارهای مد روز است که کمتر به شکلی عملی اجرا میشود! همه میدانیم شکاف بزرگی بین نسلهای قبلی طراحان که هم اکنون بر کرسی انجمن نشستهاند با نسل جدید وجود دارد و متأسفانه علیرغم تلاش ما در کمپین #من_طراحم، هنوز دیالوگ قابل قبولی بین پیشکسوتان و نسل جوان شکل نگرفته است. درک مدرنتر جوانان از مفاهیم و کاربستهای دیزاین، برخورداری جوانان از مهارتهای فناورانه نوین در طراحی گرافیک، و جنس متفاوت مشکلات شغلی آنها با پیشکسوتان باعث شده انجمنی با میانگین سنی ۶۰-۷۰ سال نتواند راهکارهای متناسبی برای اعضای جوان جامعه طراحان تدوین و اجرا کند. در دنیایی که یک جوان به مرتبه ریاست جمهوری کشوری توسعهیافته میرسد، چگونه است که ما جوانان را برای نشستن بر کرسیهای انجمن ناشایست یا بیتجربه میدانیم؟! اتفاقا فعالیتهای کمپین من طراحم به عنوان یک اتفاق داوطلبانه و بدون هیچ بودجه و حمایت رسمی، نشاندهنده انرژی و انگیزه و توانمندی بالای طراحان جوان است.
۲. انتخاب زنان: چگونه است که بیش از نیمی از جمعیت طراحان را زنان تشکیل دادهاند اما در تصمیمگیریها سهم زیادی به آنها داده نمیشود؟ انتظار میرود حداقل نیمی از اعضای جدید هیأت مدیره انجمن را زنان تشکیل بدهند تا طراحان زن (که از قضا بسیاری از مواقع در جامعه ما حقشان راحتتر خورده میشود) بتوانند با درک بهتری از دغدغههای صنفی در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند.
در پایان دوباره یادآور میشوم که با انفعال هیچگاه هیچ اتفاق جذابی در جامعه نمیافتد. و این موضوع محدود به انجمن صنفی طراحان گرافیک یا انجمن صنفی معماران نیست. همگی باید سعی کنیم با مشارکت و مطالبه از طریق فعالسازی نهادهای مدنی قدمی موثر در رفع مشکلات جامعه و پیشرفت جمعی برداریم. طراحان جوان یک بار با کمپین #من_طراحم ثابت کردند که میتوانند از خودشان شروع کنند و قدمی رو به جلو بردارند. مطمئنا با فعالسازی نهادهای مدنی مرتبط با دیزاین باز هم اتفاقات جذابتری میتواند بیفتد.